توليد ايرانی: تخریب ساختمانها در تهران با انگیزه سودجویی صورت میپذیرد و چون مهمترین منبع درآمدی شهرداری همین ساخت و سازهاست نمیتواند این روند را متوقف کند.
هر چه قیمت خانه بالاتر رود ساختوساز هم میصرفد چون مصالح ساختمانی و هزینهها به این نسبت بالا نمیرود و باز میصرفد.
هر گاه این رفتار - به جان ساختمانهای با دوام افتادن به قصد ساخت واحدهایی در طبقات بیشتر و مساحتهای کمتر و در واقع لانه به جای خانه - متوقف شود میتوان امید داشت سرمایهها در حال هدایت به جاهای درستتری هستند و مردم میتوانند نفسی به راحتی کشند.
دلایل البته متفاوت است. از جمله این که در بسیاری از شهرهای دنیا اساساً ساخت و ساز را شرکتهای بزرگ انجام میدهند و هر که با سرمایهای به نسبت محدود اقدام به تخریب و خانهسازی نمیکند.
در همین تهران ساخت و سازهای جدید در غرب تهران در بلندمرتبهترین شکل هم توی ذوق نمیزند و تنها بحث بر سر این است که از محل فروش تراکم بوده یا نه. اما در مناطق مرکزی و به جان ساختمانهای قدیمی افتادن آزارنده است. آیا روزی میرسد که این روند پایان یابد و سازندهها سراغ نقاط دیگر بروند؟
ساختن و بنا کردن خوب است و از توسعه گریزی نیست و جمعیت به خانه نیاز دارد. بهسازی هم خوب است و قرار نیست در ساختمانهای فرسوده با کمترین تکانه زیر آوار برویم اما تخریب خانههایی که هست و محکم است و نمای چشمنوازی هم دارد از مرگ ذوق و سلیقه و هویت و حاکمیت پول حکایت میکند.
در تهران خانههای سی سال قبل را ویران میکنیم تا کسانی بتوانند ریال را به دلار تبدیل کنند و به آن سوی آبها بفرستند.
خانهسازی نه اما این روند تخریبی هویتسوز باید جایی متوقف شود. معلوم است که شهرداری هزینه دارد اما شأن شهرداری هم به شهر است و هویت آن. کاش منبع درآمد دیگری پیدا شود. کاش ساختمانهای قدیمی به تدبیری از پای نیفتند….»