به گزارش
توليد ايرانی؛ در حالی که منابع معدنی از سنگ آهن گرفته تا مس و کرومیت در استان کرمان به وفور دیده می شود اما هنوز این صنایع نتوانسته اند به صورت ۱۰۰ درصدی سود ده باشند اما واگذاری معادن به بخش خصوصی که وابسته به دولت نیست و البته نگاهی خصولتی هم به آن نمی شود می تواند گوی رقابت را در این عرصه ها بدست آورد .
در استان کرمان سرمایه گذارانی چون گل گهر ، میدکو ، و صنایع دولتی ایمیدرو (مس ایران که دولتی است )شرکت ذغال سنگ کرمان ،به فعالیت در عرصه های مختلف مواد معدنی و سنگ آهن فعالیت های خوبی را آغاز کرده اند اما به نظر کافی نیست زیرا تنها در عرصه فولاد و سنگ آهن این شرکت ها تلاش ها و طرح های توسعه ایی خود را معطوف کرده اند .
گرچه شرکت های معدنی ذغال سنگ کرمان نیز بعد از یک دوره افول فعالیت هایی را در این عرصه آغاز کرده است اما هنوز عدم قیمت گذاری مناسب برای ذغال سنگ ، تنها خریدار این محصول بودن شرکتی چون ذوب آهن اصفهان که اجازه قیمت گذاری مناسب را به ذغال سنگی ها نمی دهد و از همه بدتر واگذاری این شرکت و معادن وابسته به آن به صندوق ورشکسته فولاد و تامین اجتماعی اجازه رشد و توسعه به این عرصه از مواد معدنی را نمی دهد لذا این اوامر نشان می دهد که عدم سرمایه گذاری مناسب در عرصه های معدنی چندان هم که به نظر می رسد کار آسانی نیست .
احداث یک کارخانه فرآوری یا تجهیز یک معدن در گام اول نیازمند سرمایهگذاری است ، برای جذب سرمایهگذاری نیز باید شرایط فراهم باشد ، بخش معدن و صنایع دارای جذابیتهای فراوان برای سرمایهگذاری است ، اما برای بازگشت سرمایه از صنایع معدنی باید مدتی را منتظر ماند، در عین حال شرکت مورد هدف برای سرمایهگذاری باید شرایط لازم از جمله سودآور بودن، فراهم بودن زیرساختها و نیز آشنا بودن به شرایط سرمایهگذاری را داشته باشد.
مهمترین اقدام برای شکلگیری یک صنعت و بهطور کلی فعالیت تولیدی، انجام سرمایهگذاریهای هوشمند و هدفمند است در این سرمایهگذاریها باید همه عوامل فنی، اقتصادی و تولید لحاظ شوند تا سرمایهها بهصورت درست هدایت شوند و در نهایت سرمایهگذار بتواند از این رهیافت سود لازم را ببرد و البته سرمایه گذاری بدون تکمیل ذنجیره استخراج تا فناوری بی فایده و با کمبود بهره وری و اندک سود حاصله خواهد بود.
بخش معدن و صنایع معدنی نیازمند انجام سرمایهگذاریهای سنگین برای فعالیتهای تولیدی است ، چرا که حجم عملیات و نیز ماشینآلات برای انجام فعالیتهای معدنی بسیار بالا است ، بهطور مثال تجهیز یک معدن بزرگ سنگ آهن با ذخیره حدود ١٠٠ تا ١٥٠ میلیون تن، حدود ٤ تا ٥ سال زمان نیاز دارد.
در این دوره فقط از سوی بهرهبرداران در معدن سرمایهگذاری انجام میشود و بازگشت سرمایه و سود آن بسیار طولانی خواهد بود ، در نتیجه سرمایهگذاران به بخش معدن و صنایع معدنی هیچ گاه بهصورت کوتاهمدت نگاه نمیکنند.
بهطور معمول پس از ٥ سال سرمایهگذاری در معدن یا صنایع معدنی، بازگشت سرمایه آغاز میشود و باید عنوان شود معدنکاری جزو کسبوکارهای با سود بالا است و برای مدت طولانی پایدار خواهد بود.
بهدلیل اینکه حجم عملیات در معدنکاری سنگین است، بنابراین تامین مالی و سرمایهگذاری در این حوزه نیز بسیار سنگین خواهد بود ، تامین مالی یک پروژه معدنی و صنایع معدنی از آن جهت اهمیت دارد که این بخش وابستگی بسیار به بازار و قیمت ماده معدنی دارد. این یعنی در زمانهایی بهدلیل نوسانات شدید قیمتهای جهانی ممکن است استخراج از یک معدن صرفه اقتصادی نداشته باشد بنابراین طرح معطل میماند.
در عین حال ممکن است در صورت بهرهبرداری از طرح معدنی و صنایع معدنی، محصول تولیدی بهصورت مازاد در کشور باشد که باید به صادرات آن مبادرت کرد، در این هنگام باید تدابیری را برای صادرات این محصول در کمترین زمان و به بهترین شکل اندیشید.
با این حال در برخی از موارد ممکن است یک محصول حتی در دنیا دارای مازاد تولید باشد؛ در این صورت بازاریابی و فروش محصول در دیگر کشورها بسیار دشوار یا غیر ممکن خواهد بود، در نتیجه برای بهرهبرداری از معدن و نیز احداث یک طرح در ارتباط با صنایع معدنی، دو فاکتور زمان و نیز قیمت بسیار مهم هستند.
حال اینکه چرا سنگ آهن علاقه مندی بیشتری برای سرمایه ایجاد می کند سئوالی است که معدنی های بهتر به آن پاسخ می دهند ؟
ناصر تقی زاده مدیر عامل گل گهر در پاسخ به سئوال مبنی بر علاقه مندی به سرمایه گذاری در عرصه سنگ آهن گفت :این ماده از جمله مواد معدنی است که باید برای بهرهبرداری از معادن آن، سرمایهگذاریهای بسیار سنگینی صورت گیرد، چرا که اصولا معادن سنگ آهن دارای ذخایر بسیار بالا هستند و ممکن است آمادهسازی چنین معادنی و بهرهبرداری از آنها سالها بهطول انجامد.
وی ادامه داد : سرمایهگذاری در این معادن و نیز کارخانههای فرآوری سنگ آهن از جمله کنسانتره و گندله، نیازمند زمان و نیز حجم بسیار بالایی از نقدینگی است، ضمن اینکه بازار سنگ آهن بسیار متغیر است و ریسکهای خاص خود را دارد، بهطوری که قیمت این ماده معدنی از ٩٥ دلار در هر تن تا ٥٥ دلار در هر تن طی سال ٢٠١٧ در نوسان بوده است.
مدیر عامل گل گهر اذعان کرد : نوسانات اینچنینی در بازارهای جهانی میتواند سود شرکتهای سنگ آهنی و نیز عملکرد آنها را در سال مالی دچار خدشه کند، بنابراین سرمایهگذاری در معادن و واحدهای فرآوری سنگ آهن با ریسکهای بسیاری همراه است، البته هر چه عملیات فرآوری بیشتری روی مواد معدنی و بهویژه سنگ آهن صورت گیرد، ریسکهای سرمایهگذاری کاهش مییابد. چرا که با تولید محصولات معدنی فرآوری شده سنگ آهن مانند کنسانتره و گندله، ارزش افزوده بیشتری تولید میشود، بنابراین احداث واحدهای فرآوری سنگ آهن در کنار فعالیت معدنکاری از ریسک سرمایهگذاری نیز میکاهد.
تقی زاده تاکید کرد :شرکت معدنی و صنعتی گلگهر نیز با شناخت ریسکهای موجود در بازار محصولات سنگ آهنی توانست سرمایهگذاریهای متعددی را در زمینه احداث واحدهای فرآوری سنگ آهن صورت دهد و در حقیقت این شرکت با انجام این سرمایهگذاریها سهم عمدهای از بازار سنگ آهن کشور و محصولات آن بهویژه کنسانتره و گندله را در اختیار گرفت، اما انجام این سرمایهگذاریها در زمانهای مختلف دچار نوسان بوده است، بهطوری که تا پیش از سال ١٣٨٩ و آغاز تحریمها، مشکل چندانی برای تامین مالی وجود نداشت؛ اما با آغاز تحریمها و بهویژه در سالهای اخیر، تامین مالی با مشکل مواجه شد.
وی ابراز کرد : در کشور ما طی سالهای گذشته بهدلایلی همانند مشکلات بانکی و کمبود نقدینگی، امکان تامین مالی مناسب برای شرکتهای تولیدی وجود نداشت، در این دوره متاسفانه بسیاری از شرکتهای تولیدی بهدلیل کمبود نقدینگی نتوانستند طرحهای توسعهای خود را به اجرا درآورند و حتی طرحهای نیمهتمام نیز در این رابطه بدون پیشرفت باقی ماندند لذا به این موارد باید تحریمها را نیز اضافه کرد که باعث شدند جذب سرمایهگذاری خارجی با مشکل مواجه شود و تامین مالی طرحها از طریق فاینانس و بانکهای خارجی به بنبست خورده بود و تقریباً هیچ یک از بانکهای داخلی و خارجی نمیتوانستند به تامین مالی طرحهای توسعهای بپردازند.
تقی زاده ادامه داد : در چنین شرایطی شرکتهای معدنی برای سرمایهگذاری باید به منابع خود تکیه میکردند که با توجه به شرایط کشور امکان آن وجود نداشت، چرا که برای احداث یک طرح یا یک کارخانه، آورده سهامداران و نیز نقدینگی شرکت در بهترین شرایط حداکثر ٣٠ درصد است و مابقی تامین مالی از سوی بانکها یا سرمایهگذاری انجام میشود. بنابراین با توجه به مشکلات موجود در کشورکه ناشی از مشکلات بانکی و عدم سرمایهگذاری خارجی است طبیعی است که شرکت مزبور نتواند طرح خود را در زمان مقرر به اتمام برساند.
مدیر عامل گل گهر افزود : تحریمها نیز باعث شده بودند که تامین مالی و انتقال سرمایه از صاحبان تکنولوژی انجام نشود، چرا که برای انتقال تجهیزات و تکنولوژیهای جدید نیز باید بانکها با فاینانس و صدور اعتبارنامه ، امکان انتقال پول را فراهم آورند؛ اما از آنجایی که این ارتباط قطع بود، بخش معدن و صنایع معدنی قادر نبود تکنولوژیهای جدید را به کشور وارد کند و به نوسازی ماشینآلات و تجهیزات خود بپردازد ،در نتیجه بخش معدن تا حد زیادی از دنیا عقب افتاد.
وی تاکید کرد : در دوره ایی که تامین مالی از بانکهای داخلی نیز با مشکلاتی همراه بود و بسیاری از صنایع و تولیدکنندگان قادر نبودند از بانکها تامین مالی کنند، بوروکراسیهای طولانی اداری برای اخذ تسهیلات و حتی ناآشنایی بسیاری از شرکتها با روندهای اخذ تسهیلات از بانکها نیز به این مشکلات اضافه شد لذا مجموع مشکلات موجود مانع از تامین مالی مناسب برای شرکتهای تولیدی شده بودند .
مدیر عامل گل گهر خاطر نشان کرد : گرچه مشکلات مالی بسیاری بر سر راه منابع تامین مالی استخراج و بهره وری از واحد معدنی وجود دارد اما این عرصه بسیار سود ده است و می تواند بسیاری از مشکلات استان و کشور را حل نماید و صنایع کوچک و بزرگ خدماتی را در کنار این واحد های معدنی ایجاد کند که سبب ایجاد اشتغال و رفع بیکاری شود .