يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 28 Apr 2024
۰
سه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۰

«بزرگراه مقاومت»، ایده ابتکاری ایران، عراق و سوریه برای شکست جنگ اقتصادی آمریکا علیه مقاومت

با شکست آمریکا و متحدانش در جنگ نظامی، جنگ اقتصادی علیه کشورهای مقاومت به‌راه افتاده که هدف آن به زانو درآوردن این کشورهاست، بنابراین لزوم همکاری‌های اقتصادی بین این کشورها بیش از پیش احساس می‌شود.
«بزرگراه مقاومت»، ایده ابتکاری ایران، عراق و سوریه برای شکست جنگ اقتصادی آمریکا علیه مقاومت
به گزارش توليد ايرانی ،‌ با پایان عمر داعش و شروع بازسازی‌ها در عراق و سوریه، نوبت آن رسیده است تا همکاری کشورهای مقاومت در زمینه اقتصادی گسترش یابد و اتحاد و همبستگی این کشورها در برابر جنگ اقتصادی که علیه کشورهای مقاومت به‌راه افتاده است بیش از پیش تقویت شود. ابتکار بزرگراه مقاومت ایده‌ای است که می‌تواند با توافق کشورهای محور مقاومت شکل بگیرد و به جنگ اقتصادی آمریکا علیه این کشورها خاتمه دهد.

* ابزارهای جنگ اقتصادی آمریکا علیه کشورهای مقاومت
جنگ اقتصادی، استفاده یا تهدید به استفاده از وسایل اقتصادی علیه یک کشور به‌منظور تضعیف اقتصاد و در نتیجه کاهش قدرت سیاسی و نظامی آن است. جنگ اقتصادی همچنین شامل استفاده از ابزارهای اقتصادی برای وادار کردن یک کشور برای تغییر سیاست‌ها و یا تضعیف توانایی آن برای انجام روابط عادی با کشورهای دیگر است. تحریم‌های تجاری، تبعیض‌های تعرفه‌ای، مسدود کردن دارایی‌های سرمایه‌ای، تعلیق کمک‌ها، منع سرمایه‌گذاری و سایر جریان‌های سرمایه‌ای و سلب مالکیت برخی از ابزارهای جنگ اقتصادی هستند.

کشوری که جنگ اقتصادی را شروع می‌کند به‌دنبال تضعیف اقتصاد رقیب از طریق منع دسترسی به منابع فیزیکی، مالی و فنی و یا به‌وسیله جلوگیری از توانایی آن برای بهره‌مندی از مبادلات تجاری، مالی و تکنولوژیکی با سایر کشورها است. اثربخشی جنگ اقتصادی به تعدادی از عوامل، از جمله ظرفیت تولید کالاهای داخلی و یا به دست آوردن آن‌ها از سایر کشورها بستگی دارد.

آمریکا به‌دلایل سیاسی و اقتصادی کشورهای مختلف جهان را تحریم می‌کند اما سهم بیشتری از این تحریم‌ها، کشورهای مقاومت را هدف قرار داده‌ است. به‌گفته گرین اسپین، رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا، جنگ عراق تنها برای نفت بوده است و لبنان و سوریه نیز از تحریم‌های آمریکا در امان نبوده‌اند و هدف تحریم‌های اقتصادی آمریکا قرار گرفته‌اند.

 تهدید کردن لبنان با تحریم بانک مرکزی این کشور به‌معنای اعلان جنگی بزرگ ضد لبنانی‌ها با هدف نابود کردن اقتصاد این کشور است؛ چرا که تحریم بانک مرکزی به‌معنای منزوی شدن دائمی لبنان از سیستم مالی جهانی است.

در سوریه نیز که با مشکلات اقتصادی به‌دلیل جنگ مواجه است، آمریکا با وضع قانون قیصر (سزار) تحریم‌های شدیدی را بر سوریه اِعمال کرده است که هدف از این تحریم‌ها، بلوکه کردن درآمدهای مسئولان این کشور است تا نتوانند پیروزی نظامی را در جنگ محقق سازند.

قانون سزار این توانایی را به رئیس جمهور آمریکا می‌دهد که علیه افراد، نهادها و کشورهایی که از سوریه حمایت مالی یا فنی نمایند، تحریم اعمال کند. این قانون شامل همه افرادی می‌شود که کالایی را به دولت سوریه می‌فروشند یا کالایی را برای آن فراهم می‌کنند همچنین خدمات یا تکنولوژی یا اطلاعات یا حمایت علمی یا هر نوع حمایت دیگری را از این کشور به‌عمل می‌آورند، در واقع به‌موجب قانون سزار، تمام طرف‌هایی که وارد معاملاتی در زمینه تکنولوژی‌های نظامی و خدماتی با نظام سوریه شوند، تحریم‌ می‌شوند.

* بزرگراه مقاومت کجاست؟
با فروکش کردن درگیری‌های نظامی در عراق و سوریه، نوبت به همکاری‌های اقتصادی بین کشورهای محور مقاومت رسیده است. حمل‌ونقل از مهمترین موضوعات در همکاری بین این کشورها است، حمل‌ونقل دریایی به‌سبب زمان‌بر بودن و بالا بودن هزینه‌های حمل به‌سبب مسافت طولانی گزینه مناسبی برای همکاری این کشورها نیست. حمل‌ونقل هوایی نیز هزینه بالایی دارد، زیرساخت‌های آن به‌طور کامل در این کشورها فراهم نیست و امکان کنترل از سوی سایر کشورها وجود دارد بنابراین بهترین گزینه حمل‌ونقل زمینی است.
ابتکار بزرگراه مقاومت ایده‌ای است که می‌تواند حمل‌ونقل بین کشورهای مقاومت را تسهیل کند، این بزرگراه از تهران شروع می‌شود و با گذر از بغداد در عراق و دمشق در سوریه، از بیروت و لاذقیه به دریای مدیترانه متصل می‌شود.

 البته تاکنون این مسیر به‌طور دقیق جانمایی نشده ‌است و ابهاماتی در آن وجود دارد. مهمترین مشکل این بزرگراه در مرز عراق و سوریه است جایی که انتخاب گذرگاه مرزی، اهمیت بالایی دارد. در طول مرز 600کیلومتری بین این دو کشور، سه گذرگاه برای عبور از عراق و رسیدن به سوریه وجود دارد؛ ربیعه، البوکمال و التنف.

گذرگاه «الیعربه ــ ربیعه» که استان الحسکه سوریه را به شهرستان الرابعه عراق متصل می‌کند از سال 2013 عملاً بسته شد و اکنون نیز نیروهای آمریکا و انگلیس با شبه‌نظامیان کُرد موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) آن را اشغال کرده‌اند.

گذرگاه دوم «الولید ــ التنف» است که در منطقه الرطبه استان الانبار، در نزدیکی غربی‌ترین نقطه عراق و شمالی‌ترین نقطه اردن، در منطقه بیابانی کویری واقع شده است. این نقطه مرزی اصلی در بزرگراه دمشق ـ بغداد است. پاسگاه مرزی التنف زیرمجموعه استان الحمص سوریه اداره می‌شود. این گذرگاه چندین بار بین گروه‌های مختلف دست به دست شده ‌است. آمریکا و انگلیس می‌کوشند با ایجاد اختلاف بین طوایف اهل‌تسنن و سایر گروه‌های عراقی و سوری کنترل این گذرگاه را به‌دست گیرند، در این راستا با سازماندهی برخی افراد جداشده از ارتش سوریه گروهی تحت عنوان ارتش کماندویی انقلابی (RSA) تشکیل داده‌اند و بیشتر از طریق این گروه به این گذرگاه حمله می‌کنند.

گذرگاه استراتژیک ابوکمال 340 کیلومتر با بغداد و 450 کیلومتر با دمشق فاصله دارد. دو شهر القائم در استان الانبار عراق و دیرالزور سوریه را از راه زمینی به هم متصل می‌کند. این دو شهر نزدیک‌ترین شهرها به مرز دو کشور در جنوب شرق سوریه و شمال غرب عراق هستند.

گذرگاه «البوکمال ـ القائم» از پنج جهت امنیتی، سیاسی، ژئوپولیتیک، اقتصادی و فرهنگی برای سوریه و عراق اهمیت دارد. اوج‌گیری داعش با اشغال این گذرگاه و شکست قطعی آن با فتح مجدد این گذرگاه استراتژیک میسر شد. آنچه اهمیت گذرگاه ابوکمال را دوچندان می‌کند، اتصال نیروهای زمینی محور مقاومت و گرفتن ابتکار عمل از تروریست‌های مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی است که اکنون به‌طور پراکنده و محدود علیه دو کشور سوریه و عراق عملیات‌های تروریستی انجام می‌دهند.

* سه گذرگاه اصلی بین عراق و سوریه
        
بازگشایی گذرگاه البوکمال از نظر سیاسی نشان‌دهنده پایبندی دوجانبه و به‌ویژه عراق به موضوع موقعیت جغرافیایی در زمینه بازگرداندن نقش منطقه‌ای دو کشور و حضور در نقشه سیاسی خاورمیانه است. این مسیر امکان انتقال محموله‌های نفت خام و نفت تصفیه‌شده در محدوده‌های تحت کنترل سوریه را فراهم می‌آورد همچنین امکان مدیریت کسری تجاری 7 میلیارد دلاری، توازن مجدد در اقتصاد وابسته به بازارهای کشاورزی را آماده می‌کند.

از نظر اقتصادی بازگشایی این گذرگاه می‌تواند روابط اقتصادی، تجاری و گردشگری سوریه، عراق، جمهوری اسلامی ایران و لبنان را گسترش دهد که شکست آمریکا در جنگ اقتصادی سوریه را در پی خواهد داشت. با بازگشایی این گذرگاه یک گام بسیار مهم برای بازگشت شرایط به قبل از ظهور داعش و عادی شدن تردد روزمره بین عراق، سوریه و ایران صورت می‌گیرد. با توجه به پتانسیلی که این گذرگاه برای تجارت به وجود می‌آورد ترانزیت کالا و خدمات از مرز زمینی افزایش می‌یابد و تنوع پیدا می‌کند و هزینه واردات کشورهای مقاومت را به‌میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد. بهره‌برداری از این مسیر می‌تواند به دور زدن تحریم‌های بین‌المللی علیه کشورهای مقاومت کمک شایانی نماید.

در بُعد ژئواستراتژیک بین‌المللی، ازسرگیری ارتباطات زمینی میان کشورهای محور مقاومت امکان پیوستن آنها به ابتکار یک کمربند ـ یک جاده را نیز فراهم می‌آورد که این امر به‌معنای جذب سرمایه‌گذاری‌های چین و رسیدن تجارت شرق آسیا به‌سمت دریای مدیترانه و به‌دنبال آن اروپا و آفریقا است، همچنین ایجاد یک منطقه همکاری اقتصادی که از دریای مدیترانه به‌سمت آسیای مرکزی تا مرزهای ایران و افغانستان کشیده می‌شود به کشورهای این منطقه قابلیت‌های بسیار خوبی در زمینه تکامل و توسعه و پیشرفت می‌بخشد.

با توجه به مزایا و فرصت‌هایی که این بزرگراه به‌وجود می‌آورد، آمریکا این بزرگراه را به‌عنوان تهدیدی بزرگ علیه خود و رژیم صهیونیستی می‌داند و بهره‌برداری از این بزرگراه را به‌منزله پایان اشغال قدس تلقی می‌کند؛ بنابراین برای جلوگیری از بهره‌برداری این بزرگراه به‌هرطریقی ممانعت خواهد کرد.

 

* نتیجه‌گیری
همکاری‌های نظامی محور مقاومت سبب شده ‌است آمریکا به اهداف خود در شکل‌گیری خاورمیانه جدید نرسد. با شکست آمریکا و متحدانش در جنگ نظامی، جنگ اقتصادی علیه کشورهای مقاومت به‌راه افتاده است که هدف آن به زانو در آوردن این کشورهاست، بنابراین لزوم همکاری‌های اقتصادی بین این کشورها بیش از پیش احساس می‌شود.
ابتکار بزرگراه مقاومت، ایده‌ای است که با آن می‌توان راه شهدای مدافع حرم به‌خصوص حاج قاسم سلیمانی را در زمینه اقتصادی ادامه داد و به جنگ اقتصادی که آمریکا علیه کشورهای مقاومت به‌راه انداخته است پایان داد.
حمل سریع‌تر کالاها از ایران به کشورهای محور مقاومت، کاهش هزینه‌های انتقال، تقویت همکاری‌های اقتصادی کشورهای درگیر، بی‌اثر شدن تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه کشورهای مقاومت، بازسازی سریع‌تر عراق و سوریه، دسترسی ایران به سواحل مدیترانه و... تنها بخش کوچکی از فرصت‌ها و مزایای این ابتکار برای کشورهای مقاومت است.
با این وصف، متأسفانه هنوز انگیزه کافی برای شکل‌گیری توافق‌ها و تأمین زیرساخت‌های لازم بین این کشورها به‌وجود نیامده است. انعقاد پیمان‌های دوجانبه و چندجانبه بین کشورهای مقاومت، استفاده از ظرفیت‌های چین در ابتکار یک کمربند ـ یک جاده راه‌حل‌هایی است که می‌تواند تحقق ابتکار بزرگراه مقاومت را تسریع کند.

* محمد احمدی بنی، پژوهشگر دفتر مطالعات دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق(ع)
کد مطلب: 24408
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *