پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
۰
سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۷

درماندگی در حاشیه درمانگاه

بیماران و بستگانشان که از مناطق محروم به بیمارستان امام خمینی (ره) تهران مراجعه می‌کنند به دلیل فقر و ضعف مالی توانایی تامین محل اسکان و حتی غذای روزانه خود را ندارند.
درماندگی در حاشیه درمانگاه
توليد ايرانی: بیمارستان امام خمینی (ره) تهران به عنوان یک بیمارستان دولتی و تخصصی همواره مملو از مراجعه کننده است.
بسیاری از بیمارانی که برای درمان به این بیمارستان بزرگ مراجعه می‌کنند از شهرستان‌های دور و اکثرا مناطق محروم و کم برخوردار با مشقت بسیار به مرکز تهران می‌آیند و علت آن را نبودن پزشک و متخصص و امکانات بیمارستانی و درمانی در محل زندگی خود عنوان می‌کنند.
مساله‌ای که ما را ترغیب به پیگیری کرد آوارگی بیماران و همراهان آن‌ها در اطراف بیمارستان بود که خاطر هر شهروند ایرانی و انسان آزاده‌ای را آزرده می‌کند و نمی توان از کنار آن گذشت.
 
بیماران و بستگانی که از مناطق محروم و شهرستان‌های اطراف کشور به بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه می‌کنند به دلیل فقر و ضعف مالی توانایی تامین محل اسکان و حتی غذای روزانه خود را ندارند.آن ها شب‌ها و روز‌ها در سرما و گرما و بعضا تا یک ماه متوالی در حیاط بیمارستان یا اطراف آن با زیرانداز و پتو زندگی کرده و به یک وعده‌ی غذایی حداقلی یا حتی نان خالی در روز اکتفا  می کنند .
مردمی مظلوم و آبرومند که با بیماری خود یا فرزندان و بستگان دست و پنجه نرم کرده و البته مجبور به تحمل شرایطی هستند که به بیماری آن‌ها دامن می‌زند.
در واقع اسکان چندین شبانه روزی در فضای نامناسب و غیر بهداشتی، نبود محلی برای استحمام، در دسترس نبودن دستشویی، گرمای روز و سرمای نیمه شب و کمبود مواد غذایی علاوه بر این که بیماری بیمار را تشدید می‌کند همراه بیمار را هم مریض می‌کند.
 
این سومین گزارشی است که در ۲ ماه اخیر در خصوص بی پناهی و گرفتاری مردم مستضعف مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) تهران تهیه و با بعضی از این عزیزان گفتگو کردیم، اما متاسفانه هیچ واکنشی نسبت به این معضل اساسی از سوی مسئولین داده نشد و همچنان کسی به فکر این مستضعفان و درماندگان در راه مانده ی شهرستانی در قلب پایتخت کشور نیست!
ریشه این وضعیت به توزیع ناعادلانه امکانات و تمرکزگرایی در پایتخت، کمبود پزشک و امکانات بهداشتی و درمانی به ویژه در شهر‌های اطراف کشور و مناطق کم برخوردار و تمایل پزشکان به فعالیت در تهران و کلان شهر‌ها به دلیل راحتی و درآمدزایی بیشتر برمی گردد.

اینکه چرا این سیاست‌های غلط بر نظام بهداشت و درمان کشور حاکم بوده و امروز چنین نتایجی را به دنبال دارد به زعم منتقدان و کارشناسان به علت انحصار صورت گرفته در بخش خدمات حرفه‌ای پزشکی و تعارض منافع ناشی از سیاست‌گذاری ذی نفعان است.
به عبارت دیگر منتقدان این سوال را مطرح می‌کنند که آیا سیستم بهداشتی که سیاست گذاری‌های قانونی و خط مشی های آن را نمایندگان پزشک در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس طراحی کرده و مدیران پزشک در وزارت بهداشت ان‌ها را اجرا می‌کنند می‌تواند به نفع عموم جامعه و نه ذی نفعان یعنی همان پزشکان باشد؟
آیا این شیوه حکمرانی و مدیریت در نظام بهداشت و درمان کشور-برخلاف سایر کشورها- که پزشک به عنوان ذی نفع هم سیاست‌گذاری و هم اجرا و حتی آموزش و از همه بدتر نظارت و رسیدگی به شکایت بیمار را در اختیار دارد می‌تواند عادلانه و در خدمت عموم مردم و منافع ملی و منطبق با اصول نظام سلامتی کارآمد باشد؟ یا اینکه بجای سلامت محور، درمان محور شده و با تبدیل خدمات پزشکی به بازار با افزایش تقاضا (افزایش بیمار) و کاهش عرضه (پایین نگه داشتن ظرفیت آموزشی و تربیت نیروی انسانی) و ایجاد یک انحصار به فکر حداکثر کردن سود است؟
در هر حال اگر همه این مسائل را رها کنیم و به مشکل فعلی تامین اسکان و غذای بیماران و همراهان شهرستانی مراجعه کننده به تهران یا کلان شهر‌ها به عنوان یک بحران اجتماعی بپردازیم سوال این است که چه نهاد و سازمانی موظف به حمایت از این مردم مستضعف بی پناه است؟
آیا در این همه دستگاه‌های دولتی عریض و طویل نهادی نیست که به این گرفتاران رسیدگی کند؟
آیا نمی‌توان با هزینه‌ای اندک حداقل امکانات اسکان موقت برای آن‌ها را فراهم کرد؟
آیا وزارت بهداشت به عنوان متولی بیمارستان و سیستم بهداشت و درمان وظیفه‌ای نسبت به این معضل ندارد؟

نقش بنیاد مستضعفان به عنوان حامی مستضعفان چیست؟
آیا با رویکرد مثبت پرویز فتاح رئیس جدید بنیاد مستضعفان نسبت به بازپس گیری دارایی‌ها از سودجویان و رانت خواران و واگذاری آن‌ها به بخش خصوصی می‌توان امید داشت برای پابرهنگان شریفی که صاحبان واقعی انقلابی اسلامی اند سرپناهی موقت فراهم کند  و گره‌ای از مشکلات آن‌ها را باز نماید؟
 
کد مطلب: 10797
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *